خبرگزاری حوزه | حوزه علمیه میراث مبارکی است از مکتب خدمت صادقانه علمای مجاهدی که از عصر صادقین علیهما السلام عزم وصال کرده و در این مسیر از بذل جان، مال و آبرو دریغ نداشتهاند.
تحولات دنیای معاصر به ویژه پس از انقلاب اسلامی چنان شدت گرفته است که نوسازی تشکیلاتی قریب به اتفاق نهادهای فرهنگی را لاجرم کرده و در این میان حوزه علمیه نیز در مسیر پویایی همیشگی خود، روزآمدسازیِ سیاستها، برنامهها، نظامنامهها و ساختارهایش را در اولویت قرار داده است.
می توان دوره هفتم مدیریت و شورای عالی حوزه های علمیه را به حق منشأ تحولات و اقدامات گستردهای دانست که برخی از انها عبارتند از:
- ارتقای گفتمانی؛
زیرساخت نظر و تئوریک همه تحولات حوزهای ارائه الگوی گفتمانی از نقش و جایگاه حوزه به عنوان تجسم میراث معنوی مکتب اهل بیت علیهم السلام در دنیا معاصر است که این امر نیازمند فهم و درک مشترک از عوامل و متغیرهای اصلی ضمن در نظر داشتن اصالتها و سنتها و استقبال از نوآوری، تغییر روشها و رویکردها میباشد. دستیابی به چنین گفتمانی پایهاصلی برنامهها و اقدامات تحولی است و همین الگوست که نقش و ضریب برنامهها و اوّلیت و اولویت اقدامات پسینی را تعیین میکند که امید می رود در این بستر مهیا در دور جدید، اقدامات عملیاتی به سرعت محقق شود.
- اسناد بالادستی و محوری؛
در این دوره افزون بر سند چشمانداز که در ادوار پیشین به تصویب رسیده بود سندهای مهم چون نظامات جامع سیزدهگانه در عرصههای تهذیبی، آموزشی، پژوهشی، تبلیغی، منابع انسانی و بینالملل و...، منشور حوزههای علمیه، سند آمایش و طرح کارویژهها تدوین و مبنای برنامهریزی و عمل قرار گرفت.
- برنامه پنجساله؛
برنامه پنجساله بر اساس فرمایشات حضرت آقا، مراجع عظام تقلید، اسناد بالادستی با مشارکت کلیه مسئولان و همکاران در بخشهای مختلف در قالب چهل مضمون راهبردی و ... هدف کمی و ... شاخص عملیاتی طراحی و تدوین گردید.
- طرحهای راهبردی؛
بیش از صد طرح راهبردی و عملیاتی برای تحقق تحولات حوزه تدوین و به تصویب شوراهای تخصصی و معاونین رسیده است که مبنای بسیاری از اقدامات در دوره پیشین است.
علیرغم برخی نامهربانیها، محدودیت مالی توأم با کاهش قدرت خرید و افزایش هزینههای اداری، اقدامات وسیع و گسترده ای در دوره چهارساله پیشین انجام شده که تفصیل آن در گزارشات رسمی موجود است که جای بسی شکرگزاری و قدردانی دارد اما این به معنای انکار کاستیها و ضعفها در توانمندی نیروی انسانی، سازماندهی امور، قوانین، ساختارها و عصبیتهای سازمانی نیست که لازم است با شناخت دقیق ریشهها، شرایط و اقتضائات لازم جهت رفع و اصلاح آنها فراهم آید.
دور هشتمِ مدیریت و شورای عالی حوزههای علمیه باید زمینه رشد و تعالی بیشتر حوزه و تحقق اهداف و عملیاتیسازی اسناد بالادستی تهیهشده در دوره قبل با اجرای طرحهای مهم را فراهم آورد و این تحول باید در همه بخشها از جمله انتصابات تجسم یابد.
شواهد حاکی از آن است که در دور جدید مدیریت تلاش شده تا تحول و نوسازی علمی، فرهنگی و تاریخی در برنامهها و انتصابات در حد امکان مد نظر قرار گیرد.
در این دور از انتصابات حوزه تلاش شده است شاخصها و نمادهایی که همیشه مورد توجه و اهتمام علمای معظم و زعمای حوزههای علمیه بوده است به ویژه مواردی که بیشترین همخوانی را با نیازها و اقتضائات عصر امروزین دارد؛ مورد توجه قرار گیرد.
بهنظر میرسد آیت الله اعرافی با شناخت ناشی از سالها تدریس و تدرّس در حوزههای علمیه و تربیت فضلاء در دروس خارج فقه و اصول و تجربه چند دهه مدیریت موفق در نهادها و سازمانهای بزرگ علمی، فرهنگی و بینالمللی و با عنایت به سابقه مدیریت چند ساله در حوزه علمیه و درک صحیح از منویات و رهنمودهای مقام معظم رهبری و مراجع عظام دامت برکاتهم عزمی راسخ در تحقق آرمانهای بلند حوزههای علمیه دارد، عزمی که طلیعه آنرا در انتخاب مدیران جدید و برنامههای تحولی میتوان ردگیری کرد.
بر این اساس مهمترین معیارهایی که در حداکثر امکان سعی شده است مبنای انتخاب معاونان و مدیران ارشد مرکز مدیریت حوزههای علمیه قرار گیرد عبارتند از:
۱. بهرهمندی از دانش و فضل حوزوی؛
۲. بهرهمندی از تجربه و نگاه علمی و کارشناسی؛
۳. باور به اصالتها، سنتها و استقلال حوزه؛
۴. فضیلت اخلاقی، پاکدستی، سادهزیستی، سلامت اداری و صرفهجویی؛
۵. باور به ضرورت رشد و بالندگی و تحول حوزه متناسب با نیازهای نوین؛
۶. باور به رویکرد تمدنی و انقلابی و حوزه اجتماعی، پاسخگو و مطالبهگر؛
۷. جوانگرایی و تربیت و رشد نیروهای خلّاق و جوان؛
۸. گردش مدیران؛
۹. برنامهمحوری و التزام به اسناد بالادستی، برنامه پنجساله، طرحها و مصوبات شورای عالی؛
۱۰. رویکرد کارِ جمعی و همافزا؛
۱۱. میدان دادن به نیروهای نخبه و جهادی؛
۱۲. تلاش حداکثری در استفاده از منابع انسانی و درونی حوزههای علمیه؛
۱۳. نیروپروری و کادرسازی برای آینده حوزه و جامعه؛
۱۴. نگاه استانی، صفمحوری و تمرکززدایی.
در کنار شاخصهای فوق که سعی شده است مبنای انتخاب تیم مدیریتی باشد، رویکردهای جدیدی نیز در این دور از انتصابات لحاظ گردیده که مهمترین آنها عبارتند از:
۱) گسترش دایره مشاوران؛
با توجه به توصیه موکد مقام معظم رهبری ادام الله ظله الوراف نسبت به جوانگرایی و استفاده از نیروهای با نشاط، خلّاق، ریسک پذیر ضرورت دارد که ضمن بکارگیری نیروهای جوان از دانش، تجربه و احتیاط و نکته سنجی و توجه به مخاطرات مدیران با سابقه در قالب مشاوران بهره جست و موجبات تعالی دستگاه ها را فراهم آورد؛ و نیز در دور پیشین مدیریت نشان داد که مشاوران گنجینههایی از دانش، تجربه و نخبگی هستند که در حساسترین تصمیمها و پروژههای محوری، جدیترین نقشها را دارا هستند و شاید به همین دلیل بود که برخی از مشاوران محترم، هم در جلسات شورای معاونان و هم در کمیسیونها و شوراهای اصلی حوزه علمیه مشارکت داده شده و منشأ آثار مبارکی بودهاند.
تجربه موفق بهرهمندی از مشاورین، در این دوره نیز با اعمال برخی اصلاحات و با جدیت و اهتمام بیشتری پیگیری شده است به طوری که میتوان ادعا کرد حوزه علمیه در این دور و در بیشتر امور محوری از همفکری و مشاورت مشاورانی تأثیرگذار و تصمیمساز بهره خواهد برد.
۲) پروژهمحوری و استفاده حداکثری از ظرفیت دستیاران؛
یکی از مشکلاتی که معمولاً سازمانهای بزرگ با آن مواجه هستند گرفتار آمدن در روزمرگی و اشتغال به مأموریتهای بخشی است. در نتیجه معمولاً پروژههای چند بُعدی که بین معاونتها و مراکز مختلف تقسیم میگردد و باید با تقسیمکار و همافزایی عملیاتی شود، غالباً توفیق چندانی پیدا نمیکنند. یکی از ابتکاراتی که در این دوره از مدیریت لحاظ گردیده است پروژهمحوری و استفاده از ظرفیت دستیاران ویژه است. بدین بیان که دستیاران ویژه متولیان هماهنگی، انتظامبخشی و پیگیری اجرای پروژههای بینبخشی هستند و در خدمت به معاونین و مدیران مراکز و در راستای مصوبات شورای عالی و شورای معاونان فرایند تحقق پروژههای اصلی حوزههای علمیه چون طرح آمایش، درختواره دانشی، فعالیتهای جهادی، آیندهپژوهی و مطالعات راهبردی و... را تا تحقق نهایی آن پیگیری میکنند.
۳) برنامهمحوری؛
بدون تردید در کنار شناخت و اعتماد نسبت به همکاران و بدنه مدیریتی مسئله نیل به تفاهم در گفتمان اجرایی و یافتن نظام مسائل و اولویتهای عملیاتی از مهمترین اصولی است که میتواند نقشه راه مدیران ارشد را سامان دهد. از همین رو احکام صادره در این دوره دارای دو پیوست ابلاغی و یک ضمیمه الحاقی بودهاند.
پیوست اول؛
پیوست اول که شامل اصول کلی، میثاق مشترک و منشور واحد سازمانی برای عمل مجاهدانه و مومنانه در خدمت به حوزه های علمیه و مکتب اهل بیت علیهم السلام است.
پیوست دوم؛
پیوست دوم به مهمترین اقدامات و اولویتهایی اشاره دارد که انتظار میرود تا با پیگیری و تلاش مجدّانه فرد منتخب و همکاران به ثمر برسد. نکته اساسی این است که در بسیاری از موارد بندهای ابلاغی به لحاظ زمانی مُحدَّد و کاملاً سازمانیافته ابلاغ گردیده است و نیز آنچه باید مد نظر قرار گیرد آن است که خود مدیران، نقشی جدی در تدوین و نگارش پیوست دوم احکام داشتهاند به گونهای که میتوان گفت، پیوست دوم آینه میثاق و تعهد سازمانی مسئول منتخب به نهاد حوزه و برنامه عملی و رسالت نهادی وی در قبال حوزه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
ضمیمه الحاقی؛
بدیهی است که یکی از مهمترین لوازم تحقق عینی چشمانداز و اهداف کلان سازمانی وجود برنامه عملیاتی با اهداف کمی و شاخص میباشد که امکان ارزیابی و بازخوردگیری سالیانه را فراهم آورد. به لطف خداوند متعال اولین برنامه پنجساله حوزه در دوره پیشین مدیریت تدوین شد و در دور جدید، برشهای بخشی برنامه در ضمن احکام به مدیران ابلاغ گردید.
۴) خدمتمداری؛
سیاستِ حاکم و شعار اصلی بر مجموعه اولویتها و برنامههای ابلاغی، محوریت ارائه خدمات اعم از آموزشی، پژوهشی، تربیتی و فرهنگی با تأکید ویژه بر ابعاد معیشتی به طلاب و اساتید معزز است که اساساً فلسفه وجودی مرکز مدیریت نیز همین است. بر این اساس ضمن تداوم برنامههای کلان، راهبردی و بلند مدت آن دسته از برنامههایی محوریت یافته است که بتواند در کوتاهمدت و ظرف دو سال موجبات ارتقای جایگاه اجتماعی، سطح معیشت طلاب و اساتید، تسهیل در امر آموزش و تقویت اخلاق و معنویت را فراهم آورد.
همه آنچه گفته شد فرازی از تحولاتی است که از حوزه علمیه تراز گام دوم انقلاب اسلامی انتظار میرود و مهمتر از آن اجراییشدن اولویتها و برنامههای مدنظر و نخستین برنامه پنجساله حوزه است که امید میرود با توجه و عنایت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به زودی تحقق همه آنها را نظارهگر باشیم.
مهدی رجایی نیا